سلام
پاییز یازده
نخست: حرف بزنیم؟
گیسگلابتون برای عادت آبان ماه، پیشنهاد داده روزانه یک کار نیک انجام بدهیم.
حداقل یک کار نیک. خب من امروز برای شوهرخواهرِ ارشد، نوبت دکتر گرفتم و تلفنی به گرامی خواهر خبر دادم. این یک کار خوب.
شمایان وقتی اینجایید کجاها میروید؟ یعنی وقتی میآیید بلاگفا، اسکای یا بلاگ تا سر به وبلاگ خود و دوستان بزنید دیگر چه سایت و صفحاتی رو چک میکنید؟
.
این روزها همطاف به پیشنهاد دوستی، سر به اینجا زد و در آزمونش شرکت کرد.
نتیجه: تدارکاتچی
و
دُردانه هم مرا با سایت +کتابپلاس آشنا کرد.
(سایتی که یک سری کتاب از یک سری انتشاراتی معرفی میکند. و خوانندهها راجع به کتابها نظر میدهند. مسابقه و جایزه هم دارد. الان + یک مسابقه دارد به اسم مهرآبان)
و
اما همطاف هم میخواهد سایتی دلنشین معرفی کند.
افرادی که در اینستاگرام دنبال میکنم (جدا از دوستان و نزدیکان)، هرکدام مرا با دنیایی نو آشنا کردند. خانم + آذر ماهی صفت از جمله آنهاست.
به تازگی سایت خودشان را راه اندازی کردند که همطاف بسی خوشحال شد. خب من بیشتر با این فضا مانوسم و خییلی کم از موبایلم برای اینترنت استفاده میکنم منتهی برای دیدن پیجهای موردعلاقه در اینستا، ناچارم صبح اول وقت با موبایل! سریع چک کنم. خوو نسخه دسکتاپ اینستا کارآیی ندارد برایم.
اینم +سایت ایشان (شما هم از طعم عشق بچشید.)
بعد:
در جابجایی ماه پیش، دستدوزهای نمدیام همگی در کارتنی بسته بندی شده بود که دیروز رفتم سراغشان. این عروسک انگشتیهای دلبر را ببینید.
خداییش ذوق میکنم که دوزنده خودمم. (شد حکایت قربون صدقه رفتن مامان سوسکه برای دست و پای بلورین بچه سوسک)
آخر:
خدایا
امـــروزمان در حال گذشت است
فـردایمان را با گذشتت شیرین کن
ما
به مهربانیت محتاجیم، رهـایمان نکن
درباره این سایت